از احوالم می پُرسی؟
آه !
سوگوارم !
! سوگوار
مگر نمیبینی آتش گلوله
سینهی گل را دریده است
و پائیزی وحشتناک
بر تن باغ چنگ میزند
و دارد
مرگِ درختهای جوان
دانه دانه رقم میخورد
امروز
چهار خواهر معصوم را
گستاخی خدانشناس عریان کرد
سوگوارم
سوگوارِ زخمهای وطنم
سوگوار حلبچه ی مسموم
و کوبانی ویران
سوگوار کوردستانم
حالم را نپرس.