سامانه نیازهای زندگی امروزی

برای هرگونه سوال در رابطه با این سایت یا هر مشکل دیگری ، با شماره پشتیبانی09919771377 تماس بگیرید. باتشکر مجید فتحی کروش

سامانه نیازهای زندگی امروزی

برای هرگونه سوال در رابطه با این سایت یا هر مشکل دیگری ، با شماره پشتیبانی09919771377 تماس بگیرید. باتشکر مجید فتحی کروش

به وبلاگ من فعلآ خوش امدید!!!!

هدفم از راه اندازی سایت، آموزش هنر و مهارت های لازم

برای پارسی زبانان عزیز

در سراسر دنیاست.

به امید روزی که آگاهی در بین هموطنانم فراگیر شود.

سوالات خود را مطرح فرمایید در حد توان پاسخ خواهم داد.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۲۵ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

 

برگرفته شده از 

https://www.instagram.com/majidfathikorosh/

باشگاه ورزشی

که باشم من؟

مرا از من خبر کن .

چه معنی دارد اندرخود سفر کن .

اگر کردی سؤال ازمن که من چیست؟!

مرا از من خبر کن تا که من کیست .

من کیستم؟!

شاید بارها به پاسخ های این سؤال فکر کرده اید; اما ذهن جوان شما به دشواری و سختی، پاسخ قانع کننده ای را پیدا کرده است و حق شماست که هویت فردی خودتان را بشناسید و خودشناسی کنید و بپرسید که کیستید و چه نقشی دارید؟!

 

هویت همان حقیقت شخص است .

آیا می دانید که شناخت آدم از شخصیت خودش مثل یک منشور کثیرالاضلاع است که شامل جلوه های متعددی است؟ شناخت توانایی ها، قابلیت ها و استعدادهای درونی اگر برای هر انسانی حاصل شود، راهنمای مطمئن و قابل اعتمادی برای جهت گیری در زندگی افراد خواهد بود و زمینه ساز اعتماد به نقش خودتان می شود .

 

شناخت و معرفت نسبت به ویژگی های رشد و تحول و یا به عبارت ساده تر، خصائص فیزیکی انسان، از مهمترین جنبه های خودشناسی است . همان طور که که شناخت نسبت به نیازهای اساسی و روانی کمک خواهد کرد، نیازهای انسان شامل نیازهای اولیه و ثانویه هستند . یک سری نیازهای زیستی مانند نیاز به آب و غذا و هوا و برخی نیازهای غریزی مشترک با جوان در انسان هست و برخی نیازهای ثانویه مثل نیاز به ایمنی، امنیت خاطر، نیاز به ابراز وجود و داد و ستد و معناجویی و تعلق و وابستگی هم در انسان هاست که در نهایت نیاز به «خود شکوفایی » یا «تحقق خویشتن » می شود . اگر این نیازها در انسان به خوبی تامین شود، علاوه بر آرامش درونی، حتی اطمینان به دیگران را نیز رشد می دهد و رویکرد مثبتی نسبت به دنیا در آدمی ایجاد می کند . باید دانست در یک مرحله از خودشناسی انسان نیاز بیشتری به جرات و توانایی روحی دارد، تا در پرتو آن بتواند بر ضعف های درونی غلبه کند و آن ایجاد شناخت و معرفت نسبت به ضعف ها، توانایی ها و محدودیت های وجود خودش است .

 

قطعا شما هم می دانید که خودشناسی سودمندترین نوع شناخت است و یکی از وجوه مفید آن شناخت، این است که نگرش آدمی را نسبت به پدیده های جهان هستی، انسان ها و خالق جهان مشمول کند و یا به عبارت دیگر شناخت انفسی (دنیای درون) حتی و زمینه ای برای شناخت آفاقی (جهان برون) است .

 

شناخت قدرت ها و ضعف های آدمی نیز تاثیر عمل خودشناختی است . اگر انسان سطح انتظارات از خودش را به حد متعادل برساند و تعادل منظمی بین انتظارات و توانایی های خود کند، آرامش خاطر بر او مستولی خواهد شد .

 

حتما می دانید افرادی هستند که از خودشان بیش از اندازه انتظار دارند و این انتظارات افراطی معمولا برآورده نمی شود: مثلا به شدت خود را مورد سرزنش و ملامت قرار می دهند و دریچه نیروی درونی خویش را کاهش می دهند و زمینه اولیه را برای ابتلا به مشکلات عصبی و روحی فراهم می کنند . پس شما هم به این نتیجه رسیده اید که داشتن انتظارات متعادل از خود از آثار منطقی و معقول «خودشناسی » است و سازگار شخصی و با خویشتن را به ارمغان می آورد نتیجه این سازگاری با خویش، به سازگاری اجتماعی است .

 

از نگاه دیگر، خودشناسی مقدمه ای برای «خداشناسی » است . شناخت واقعی خویش، زمینه توجه به خالق را فراهم می کند . در نهایت فایده عملی خودشناسی، احیا و نوسازی خویشتن است

.

پس اگر دوست دارید در آغاز نوجوانی و جوانی در وادی «خودشناسی » قدم بر دارید، جای شکر دارد و باید بگویم چنین گرایشی را سرآغاز کمال پیشرفت روحی و فکری خود بدانید .

 

فکر می کنید چقدر به این سؤالات می توانید پاسخ دهید؟!

چه جنبه خوب و سازنده ای در شخصیت شما وجود دارد؟!

 


 

آیا توانسته اید جنبه های مورد نظر را پرورش بدهید و به تقویت و توسعه آن ها اقدام کنید؟!

چقدر از جنبه های منفی خودتان خبر دارید و آیا شجاعت و شهادت روحی را برای پذیرفتن آن ها دارید؟! شاید سؤال های زیاد دیگری هم در این زمینه در ذهن شما باشد . پس بیایید و منصفانه به این سؤالات پاسخ دهید واین نکته یادتان نرود که: «آن هایی که در زندگی هدفی را فراروی خودشان قرار داده اند، هرگز در طوفان های زندگی غرق نمی شوند .»

مجید فتحی
۲۰ شهریور ۰۱ ، ۲۲:۲۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

پس از تبعید برادران قشقایی دولت سیاستی نو را برای واداشتن قشقایی‌ها به زندگی شهرنشینی در پیش گرفت. کمیابی مراتع، توسعه سرمایه‌داری، محدودیت‌های ایجاد شده توسط دولت و تضعیف نهادهای طایفه‌ای اختلالات گسترده‌ای پدیدآورد که زندگی عشایری را ناممکن می‌ساخت، همه اینجا سبب شد که هزاران ایلیاتی دست به مهاجرت به شهرهایی چون شیراز، آبادان، بوشهر و اهواز بزنند و به عنوان کارگر در صنایع نفت و کارخانجات مشغول به کار شوند. تغییر در شیوه زندگی، مهم‌ترین مانع در مسیر کنترل مستقیم دولت بر قشقایی‌ها، یعنی اتحاد ایشان را از بین برد چنانچه دولت در ۱۹۶۳ اعلام کرد که دیگر ایلی وجود ندارد و چنان بر پیروزی خویش مطمئن شده‌بود که اجازه اقامت ملک‌منصورخان و محمدحسین‌خان را در ایران و در جایی خارج از فارس را داد.[۱]

زبان و ادبیات

قایی‌ها به زبانی از شاخه جنوب غربی ترکی (ترکی اغوز) صحبت می‌کنند، این زبان غیر از فارس در همدان نیز رواج دارد. کوالسکی این زبان را نزدیک‌ترین گویش به ترکی آذربایجانی دانسته‌است. این موضوع به شکل‌های مختلف توسط آنه ماری ون‌گابن و گرهارد دوئرفر نیز بیان شده‌است، اما کی.اچ. منگز این زبان را بیشتر به ترکی عثمانی شبیه می‌داند. در قشقایی مصوت‌های i, e, ä, a, å, ï, u, ü, o, ö و صامت‌های p, b, m, f, v, t, d, n, s, z, š, ž, č, ۳˘, k, g, q, γ, χ, ŋ, l, r, h موجوداند. در واژگان قشقایی تأثیر زبان فارسی و عربی مشخص است. واژگان حکومت‌داری، نظامی و پزشکی تحت تأثیر فارسی‌اند و قاموس دینی تحت تأثیر عربی است، که البته آن نیز از فارسی وارد این زبان شده‌است.[۲۶] در فیروزآباد ترکی میان قشقایی‌ها بسیار رایج است، اما در شیراز افراد زیر بیست سال خانواده‌های ترک‌زبان تمایل چندانی به استفاده از زبان مادری ندارند و ترکی شیراز شدیداً تحت تأثیر فارسی است. این زبان بین جوانان به تدریج در حال از دست دادن کاربری‌اش است.[۲۷] همچنین طایفه کُرُش یا دارغه (ساربانان) به گویش کرشی و تیره سارویی از طایفه عمله به گویشی خاص صحبت می‌کنند که برای دیگر قشقایی‌ها قابل فهم نیست.[۲۸]

ادبیات قشقایی که به شعر و داستان خلاصه می‌شود بیشتر سینه به سینه منتقل و کمتر مدون شده‌است. بیشتر اشعاری که امروز میان قشقایی‌ها شنیده می‌شود، به شاعران نه چندان دور بازمی‌گردد، همچنین جز چند رباعی فولکلور این اشعار به ندرت ریشه آذربایجانی دارند.[۲۹] طبیعت، زندگی مردم، عشق‌ها و غم‌ها و شادی‌ها، شکوه از بی‌مهری آسمان، مهاجرت‌ها و فراق و جدایی‌ها از عناصر اصلی این اشعار هستند. علی‌رغم سابقه جنگاوری و دلاوری ایل، شعر قشقایی بیشتر پرسوز است تا حماسی. از دیگر خمیرمایه‌های اشعار قشقایی کوچ است.[۳۰] علی‌رغم ترک‌زبان بودن، ادبیات قشقایی‌ها بسیار با اساطیر و آداب و رسوم ایرانی چنان پیوند خورده‌است که تنها عامل جداکننده این قوم و فارسی‌زبانان را می‌توان زبان ترکی دانست.[۳۱] شعر قشقایی هجایی است و قالب‌های متعددی دارد از جمله:

تغزل (غزل ترکی):این قالب بیشترین سهم را در ادبیات قشقایی دارد، از مهم‌ترین عناصر آن عشق است. همچنین مقاومت، وطن‌گرایی، تهی‌دستی و فقر از دیگر درون‌مایه‌های تغزل قشقایی هستند.[۳۲]

گرایلی:بیشتر در ردیف‌های آوازی و موسیقی حضور دارد. سه آهنگ به نام‌های گرایلی، باش‌گرایلی و باسمه‌گرایلی وجود دارد. تنها تفاوت گرایلی با غزل در هجای آن است، در غزل هر مصرع ۱۱ هجا و گرایلی ۸ هجا وجود دارد.[۳۳]

آسانک:این قالب همان بایاتی آذربایجان است و از کهنترین قالب اشعار عامیانه میان قشقایی‌ها است. آسانک هفت هجا و چهارپاره دارد که مصرع سوم آزاد است و باقی مصرع‌ها هم‌قافیه هستند. اندیشه اصلی در دو مصرع آخر بیان می‌شود.[۳۴]

شاختایی:با آهنگی به همین نام نواخته می‌شود. می‌گویند که شاختایی لقب شاه اسماعیل صفوی است و شعری منسوب به او نیز در ایل رواج دارد که با همین آهنگ نواخته می‌شود.[۳۵]

مسمط:این قالب جدیداً در میان ایل رواج پیدا کرده‌است و شاعران نوپا از آن استفاده می‌کنند. مسمط را در قالب حیدربابایه سلام شهریار می‌سرایند.[۳۶]

نامدارترین شاعر قشقایی مأذون است.[۳۷] وی افزون بر ترکی به فارسی و لری نیز شعر سروده‌است. زندگی این شاعر هم‌زمان بوده با هجوم دولت بریتانیا به مرزهای ایران در پی فتح هرات، وی داستان جنگ قشقایی‌ها با عوامل بریتانیایی را به نظم درآورده‌است. اشعار وی را ملک منصورخان قشقایی جمع‌آوری کرده‌است.[۳۸] از دیگر شاعران قشقایی می‌توان به یوسف‌علی‌بیگ (هم‌دوره صولت‌الدوله)[۳۹] و محمد ابراهیم[۴۰] اشاره کرد.

مجید فتحی
۲۰ شهریور ۰۱ ، ۱۵:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

مجید فتحی
۲۰ شهریور ۰۱ ، ۱۳:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر